-
مردی نزد روانپزشک رفت و از غمی که در سینه داشت سخن گفت. روان پزشک پاسخ داد : در
شهر دلقکی ست که مردم را میخنداند و شاد میکند نزد او برو تا غم خود را فراموش کنی ، مرد
لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم
-
Commentaires
Aucun commentaire pour le moment
Ajouter un commentaire