-
من ناکام ترین جوان دنیای زندگانم
که از پشت پنجره بخار گرفته روزگار
به دوران خوش کودکی سالهای دور
با حسرت می نگرم
و بی هیچ امیدی
آرزوی های خام ایام کودکی را
در حباب پوچ زندگی مرور میکنم
و میخندم
و میگریم
بر روزهای از دست رفته جوانی
من ناکام ترین جوان دنیای زندگانم
-
Commentaires
Aucun commentaire pour le moment
Ajouter un commentaire