• لبخند تو را چند صباحیست ندیدم

    یکبار دگر خانه ات آباد بگو سیب

    از میوه ی حوایی تو سیر نخوردیم وشد از یاد،بگو سیب

    در یاد تو مانده است بهشتی شده بر باد،بگو سیب
    من ماندم و این جرم قشنگ،آدم عاشق
    عشق من عجب معرکه ای کرد در آن واد،بگو سیب
    !! یکبار دگر باید از این ناله هراسید
    میگیریم و آهم بکند عرش ز بنیاد ، بگو سیب
    ... من دزد شدم با تو بمانم که تو رفتی
    بیهوده تصور نکن از خاطر من میشوی آژاد ، بگو سیب
    لبخند تورا چند صباحی ست ندیدم

    ... یکبار دگر خانه ات آباد بگو سیب

     


  • Commentaires

    Aucun commentaire pour le moment



    Ajouter un commentaire

    Nom / Pseudo :

    E-mail (facultatif) :

    Site Web (facultatif) :

    Commentaire :