-
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشدآه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشدامشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشدخونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشداز آه دردناکی سازم خبر دلت را
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشدرحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت؟
با صد امیدواری ناشاد رفته باشدشادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشدپرشور از "حزین" است امروزکوه و صحرا
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد
votre commentaire -
نوروز شد
روز از نو ، روزی از نو
و باز هر روز سربازی جایی از جهان جان می دهد
نوروز شد
روزی دگر نو شد
و انسانیت افسانه تر
و من هر سال نوروز را به سوگ می نشینم
انسانیت یک گام دیگر از عصرم فاصله می گیرد"هلن امینی"
votre commentaire -
-
-
هر چه بیشتر احساس تنهایی کنی
احتمال شروع یک رابطه احمقانه بیشتر میشودنامه ای عاشقانه از تیمارستانِ ایالتی
ریچارد براتیگان
votre commentaire